رهاوی
< < < < < <<


رهاوی



فرستادن نظرات



آرشيو


Sunday, October 22, 2023

 It’s blood for breakfast 
and it's blood for dinner

Your eyes are full of blood 
and your heart got none

Your eyes are full of fear 
and my hands are bare lands

You are two, only two 
and you are shaking the whole world

If there was a god
he would pause his game
and take children out of the Middle East



رهاوی

کمترین تحریری از یک آرزو این است
آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازِی
در قناری ها نگه کن در قفس
تا نیک دریابی کز چه در آن تنگناشان باز شادی هاشان شیرین است

کمترین تصویری از یک زندگانی
آب، نان،آواز
ورفزون تر خواهی از آن
گاه گه، پرواز

ورفزون تر خواهی از آن، شادی آغاز

آنچنان بر ما به نان و آب
این جا تنگسالی شد
که کسی در فکر آوازی نخواهد بود
وقتی آوازی نباشد، شوق پروازی نخواهد بود

شفیعی کدکنی





[Powered by Blogger]

blog*spot